نیمه شعبان در اذهان شیعیان و محبان اهل بیت علیهمالسلام، به عنوان روز میلاد نجات بخش موعود معنا و مفهوم مىیابد. روز میلاد بزرگ مردى که انسانیت، ظهور او را به انتظار نشسته و عدالت براى پای بوس قدمش لحظه شمارى مىکند.
نیمه شعبان اگر چه شرافتش را وامدار مولود خجستهاى است که در این روز زمین را با قدوم خویش متبرک ساخته است، اما همه عظمت آن در این خلاصه نشده و در تقویم عبادى اهل ایمان نیز از جایگاه و مرتبه والایى برخوردار است.
در روایاتى که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده فضیلت هاى بسیارى براى عبادت و راز نیاز در شب و روز خجسته نیمه شعبان بر شمرده شده است و این خود تمثیل زیبایى است از این موضوع که براى رسیدن به صبح وصال موعود باید شب وصل با خدا را پشت سرگذاشت، و تا زمانى که منتظر، عمر خویش را در طریق کسب صلاح طى نکند نمىتواند شاهد ظهور مصلح موعود باشد.
با توجه به اهمیت فراوانى که در روایات به شب نیمه شعبان داده شده و حتى آن را هم پایه شب قدر شمردهاند، در این مجال برخى از روایت هایى را که در بیان مقام و منزلت این شب روحانى وارد شدهاند مورد بررسى قرار مىدهیم. باشد تا خداوند ما را به عظمت این شب مقدس واقف گرداند و توفیق بهره بردارى از برکات آن را عطا فرماید:
از پیامبر گرامى اسلام صلىالله علیه و آله، در زمینه موضوع محل بحث روایت هاى بسیارى نقل شده که یکى از آنها به این شرح است:
« شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرییل به بالین من آمد و گفت: اى محمد! چگونه در این شب خوابیدهاى؟ پرسیدم: اى جبرییل! مگر امشب چه شبى است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز اى محمد! پس مرا از جایم بلند کرد و به سوى بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن! امشب درهاى آسمان گشوده مىشوند، درهاى رحمت باز مىگردند و همه درهاى خشنودى، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزى، نیکى و بخشایش نیز گشوده مىشوند. خداوند در این شب به تعداد موها و پشم هاى چارپایان - بندگانش را از آتش جهنم- آزاد مىکند. امشب خداوند زمان هاى مرگ را ثبت و روزی هاى یک سال را تقسیم مىکند و همه آنچه را که در طول سال واقع مىشود نازل مىسازد. اى محمد! هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگى او (تهلیل)، یاد بزرگى او ( تکبیر)، راز و نیاز با او ( دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهاى مستحبی (تطوع) و آمرزش خواهى (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام مىدهد، خواهد بخشید ... » (1)
یکى از همسران پیامبراکرم صلىالله علیه و آله، حالات ایشان را در شب نیمه شعبان چنین بیان مىکند:
« در یکى از شب ها که پیامبر خدا صلىالله علیه و آله، در نزد من بود ناگهان متوجه شدم که ایشان بستر خود را ترک کرده است، به جستجوى ایشان پرداختم، به ناگاه دیدم که حضرت مانند جامهاى که بر زمین افتاده باشد به سجده رفته و چنین راز و نیاز مىکند:
«اصبحت الیک فقیرا خائفا مستجیرا فلا تبدل اسمى ولاتغیر جسمى ولاتجهد بلائى واغفرلى»؛ به سوى تو آمدم در حالى که تهیدست، ترسان و پناه جویم، پس نام مرا برمگردان، جسم مرا تغییر مده، گرفتاریم را افزون مساز و از من در گذر.
آنگاه سر خود را بلند کرد و بار دیگر به سجده رفت و در آن حال شنیدم که مىفرمود:
« سجد لک سوادى و خیالى و امن بک فوادى هذه یداى بما جنیت على نفسى یا عظیم ترجى لکل عظیم اغفرلى ذنبى العظیم فانه لایغفرالعظیم الاالعظیم »؛ سراپاى وجودم براى تو سجده کرده و قلبم به تو ایمان آورده است؛ این دو دست من با همه جنایتى که برخود روا داشتهام، پس اى بزرگى که براى هر کار بزرگى امیدها به سوى تو است؛ از گناهان بزرگ من در گذر، چرا که از گناهان بزرگ در نمىگذرد مگر پروردگار بزرگ.
بعد از اداى این کلمات سر خود را بلند کرده و براى سومین بار به سجده رفت و این جملات را بر زبان جارى ساخت:
«اعوذ برضاک من سخطک و اعوذ بمعافاتک من عقوبتک و اعوذ بک منک انت کما اثنیت على نفسک و فوق ما یقول القائلون»؛ از خشم تو به خشنودیت پناه مىبرم، از کیفر تو به بخششات پناهنده مىشوم و از تو به سوى خودت پناه مىجویم. تو همان گونهاى که خود توصیف کردهاى و بالاتر از آنى که گویندگان مىگویند.
لحظاتى دیگر سر از سجده برداشت و دوباره به سجده رفت در حالى که مىفرمود:
« اللهم انى اعوذ بنور وجهک الذى اشرقت له السموات والارض و قشعت به الظلمات و صلح به امرالاولین والاخرین ان یحل على غضبک او ینزل على سخطک اعوذبک من زوال نعمتک و فجاة نقمتک و تحویل عافیتک و جمیع سخطک لک العتبى فیما استطعت و لاحول ولا قوة الا بک»؛ خدایا به نور وجه تو که آسمانها و زمین از آن روشن شده، تاریکی ها با آن از بین رفته و کار پیشینیان و آیندگان با آن اصلاح شده است پناه مىبرم، از این که به خشم تو گرفتار شوم و یا دشمنى تو بر من نازل شود. پناه مىبرم به تو از زوال نعمتت، نزول ناگهانى عذابت، دگرگونى سلامتىات و همه آنچه که خشم تو را در پى دارد. خشنودى نسبت به آنچه من در توان دارم از آن تو است و هیچ حرکت و نیرویى نیست مگر به سبب تو.
چون این حال را از پیامبر دیدم او را رها کردم و شتابان به طرف خانه حرکت کردم. نفس نفس زنان به خانه رسیدم. وقتى پیامبر صلىالله علیه و آله، به خانه برگشتند و حال مرا دیدند گفتند: چه شده است که این چنین به نفس نفس افتادهاى؟
گفتم: من اى رسول خدا به دنبال شما آمده بودم، پس فرمود:
آیا مىدانى امشب چه شبى است؟! امشب شب نیمه شعبان است، در این شب اعمال ثبت مىگردند، روزی ها قسمت مىشوند، زمانهاى مرگ نوشته مىشوند و خداوند تعالى همه را مىبخشد مگر آن که به خدا شرک ورزیده یا به قمار نشسته است. یا قطع رحم کرده یا برخوردن شراب مداومت ورزیده یا برانجام گناه اصرار ورزیده است ... » (2)
پرسشى که با مطالعه روایت هاى بالا به ذهن خطور مىکند این است که چرا با این که در بسیارى از روایات تصریح شده که تعیین زمان مرگ مردمان و تقسیم روزى آنها در شب قدر و در ماه مبارک رمضان صورت مىگیرد، در دو روایت یاد شده شب نیمه شعبان به عنوان زمان تقدیر امور مزبور ذکر شده است؟
مرحوم سید بن طاووس (م664 ق) در پاسخ پرسش یاد شده مىگوید:
« شاید مراد روایات مزبور این باشد که تعیین زمان مرگ و تقسیم روزى به صورتى که احتمال محو و اثبات آن وجود دارد، در شب نیمه شعبان صورت مىگیرد، اما تعیین حتمى زمان مرگ و یا تقسیم حتمى روزی ها در شب قدر انجام مىشود. و شاید مراد آنها این باشد که در شب نیمه شعبان امور مزبور در لوح محفوظ تعیین و تقسیم مىشوند، ولى تعیین و تقسیم آنها در میان بندگان در شب قدر واقع مىشود. این احتمال هم وجود دارد که تعیین و تقسیم امور یاد شده در شب قدر و شب نیمه شعبان صورت گیرد، به این معنا که در شب نیمه شعبان وعده به تعیین و تقسیم امور مزبور در شب قدر داده مىشود. به عبارت دیگر امورى که در شب قدر تعیین و تقسیم مىگردند، در شب نیمه شعبان به آنها وعده داده مىشود. همچنان که اگر پادشاهى در شب نیمه شعبان به شخصى وعده دهد که در شب قدر مالى را به او مىبخشد، در مورد هر دو شب این تعبیر صحیح خواهد بود که بگوییم مال در آن شب از آن حضرت چنین بخشیده شده است.» (3)
کمیل بن زیاد از یاران امام على علیهالسلام، چنین روایت مىکند که:
در مسجد بصره در نزد مولایم امیرالمؤمنین نشسته بودم و گروهى از یاران آن حضرت نیز حضور داشتند، در این میان یکى از ایشان پرسید: معناى این سخن خداوند که: « فیها یفرق کل امر حکیم»؛ (4) در آن شب هر امرى با حکمت معین و ممتاز مىگردد، چیست؟ حضرت فرمودند:
«قسم به کسى که جان على در دست اوست همه امور نیک و بدى که بر بندگان جارى مىشود، از شب نیمه شعبان تا پایان سال، در این شب تقسیم مىشود. هیچ بندهاى نیست که این شب را احیاء دارد و در آن دعاى خضر بخواند، مگر آن که دعاى او اجابت شود.» پس از آن که امام از ما جدا شد، شبانه به منزلش رفتم. امام پرسید: چه شده است اى کمیل؟ گفتم اى امیرمؤمنان آمدهام تا دعاى خضر را به من بیاموزى، فرمود:
بنشین اى کمیل! هنگامى که این دعا را حفظ کردى خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را یارى و کفایت مىکند و تو را روزى مىدهد، و از آمرزش او برخوردار مىشوى، اى کمیل! به خاطر زمان طولانى که تو با ما همراه بودهاى بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعا را چنین انشاء فرمود...» (5)
شایان ذکر است که این دعا همان دعایى است که امروزه آن را با نام « دعاى کمیل» مىشناسیم.
امیرمؤمنان على علیهالسلام، در روایتى دیگر در فضیلت شب نیمه شعبان چنین مىگوید:
«در شگفتم از کسى که چهار شب از سال را به بیهودگى بگذراند: شب عید فطر، شب عید قربان، شب نیمه شعبان و اولین شب از ماه رجب.» (6)
از امام صادق علیهالسلام، روایت شده که پدر بزرگوارشان در پاسخ کسى که از فضیلت شب نیمه شعبان از ایشان پرسیده بود فرمودند:
« این شب برترین شب ها بعد از شب قدر است، خداوند در این شب فضلش را بربندگان جارى مىسازد و از منت خویش گناهان آنان را مىبخشد، پس تلاش کنید که در این شب به خدا نزدیک شوید. همانا این شب، شبى است که خداوند به وجود خود سوگند یاد کرده که در آن درخواست کنندهاى را، مادام که درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند. این شب، شبى است که خداوند آن را براى ما خاندان قرار داده است، همچنان که شب قدر را براى پیامبر ما، قرار داده است. پس بر دعا و ثناى بر خداوند تعالى بکوشید، که هر کس در این شب صد مرتبه خداوند را تسبیح گوید، صد مرتبه حمدش را بر زبان جارى سازد، صد مرتبه زبان به تکبیرش گشاید و صد مرتبه ذکر یگانگى (لاالهالاالله) او را به زبان آورد، خداوند از سر فضل و احسانى که بر بندگانش دارد، همه گناهانى را که او انجام داده بیامرزد و درخواست هاى دنیوى و اخروى او را برآورده سازد، چه درخواست هایى که برخداوند اظهار کرده و چه درخواست هایى که اظهار نکرده و خداوند با علم خود بر آنها واقف است و ... » (7)
در این مجال فرصت پرداختن به همه روایت هایى که در فضیلت شب و روز نیمه شعبان وارد شدهاند نیست (8) و گمان مىکنیم که روایت هاى یاد شده براى ارائه تصویرى روشن از جایگاه برجسته شب نیمه شعبان در میان دیگر شب هاى سال کافى باشند. اما چنان که در ابتداى سخن نیز گفته شد، شرافت این شب خجسته، علاوه بر همه آنچه که بیان شد، به اعتبار مولود مبارکى است که در این شب قدم به عرصه خاک نهاده است. وجود مقدسى که سال ها پیش از تولدش مژده میلاد او به مسلمانان داده شده بود و شاید همه عظمت این شب و تکریم و بزرگداشتى که در کلمات معصومان علیهمالسلام، از آن شده است به خاطر وجود همین مولود مبارک باشد. چنان که بزرگانى چون سید بن طاووس به این موضوع اشاره کرده و بر همگان لازم دانستهاند که در این شب خداى خویش را به سبب منت بزرگى که با میلاد امام عصرعلیه السلام، بر آنها نهاده سپاس گویند و تا آنجا که در توان دارند شکر این نعمت الهى را به جاى آورند. (9)
در یکى از دعاهایى که در شب نیمه شعبان وارد شده است چنین مىخوانیم:
« اللهم بحق لیلتنا هذه و مولودها و حجتک و موعودها التى قرنت الى فضلها فضلا فتمت کلمتک صدقا و عدلا لا مبدل لکلماتک ...» (10) ؛ بار خدایا تو را مىخوانیم به حق این شب و مولود آن، و به حق حجتت و موعود این شب، که فضیلتى دیگر بر فضیلت آن افزودى و سخن تو از روى راستى و عدالت به حد کمال رسیده و هیچ کس را یاراى تبدیل و تغییر سخنان تو نیست.
مطابق روایت هاى بسیارى که شیعه و اهل سنت آنها را نقل کردهاند میلاد خجسته امام عصرعلیه السلام، در شب نیمه شعبان سال 255 ق واقع شده و باعث مزید فضیلت این شب مبارک گشته است. (11)
امید که خدای متعال توفیق درک این شب عزیز را به ما عنایت فرماید.
پىنوشت ها:
1. ابن طاووس، على بن موسى، اقبال الاعمال، ص 212، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات،1417 ق/ المجلسى، محمدباقر ، بحارالانوار، ج 98، ص413، بیروت، مؤسسهالوفاء،1403 ق.
2. ابن طاووس، على بن موسى، همان، صص217 -216.
3. همان ، ص 214.
4. سوره دخان (44) آیه 4. ( لازم به توضیح است که غالب مفسران آیه یاد شده را ناظر به شب قدر دانستهاند.ر.ک: الطباطبایى، سید محمد حسین، تفسیرالمیزان، ج 18، ص 130، قم ، انتشارات اسلامى.)
5. ابن طاووس، على بن موسى، همان، ص 220.
6. المجلسى، محمدباقر، همان، ج 94، ص87 ، ح 12.
7.ابن طاووس، على بن موسى، همان ، ص209/ المجلسى ، محمد باقر، همان، ج 94 الصدوق، محمد بن على بن الحسین، همان، ج 2، ص 424، ح 1.
8. ابن طاووس، على بن موسى، همان ص209/ المجلسى، محمد باقر، همان، ج 94، ص 85 ، ح 5.
9. ابن طاووس، على بن موسى، همان، صص237-207/ المجلسى، محمدباقر، همان.
10. ابن طاووس، على بن موسى، همان ، ص219.
11. الکلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، ج1، ص 514، تهران ، دارالکتبالاسلامیه، 1365، الصدوق، محمدبن على بنالحسین، کمالالدین و تمامالنعمة، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1395ق، ج 2، ص432/ شبراوى، عبدالله بن محمد، الاتحاف تجب الاشراف، ص179/ ابن صباغ المالکى، نورالدین على بن محمد، الفصول المهمة فى معرفة الائمة ، ص 310.
در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند
در دل هر عاشقی عباس ماءوا می کند
هرکسی خواهد روددر مکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضاء می کند
چندی پیش که به مناسبتی بر و بچههای اهوازی قدیمی جنگ در تهران دور هم جمع شده بودند و به من هم افتخار حضوری دست داد، در لابهلای صحبتهایی که شد، یادی از عارف مجاهد و سردار پرهیزکار جبهههای جنگ، مرحوم شهید دکتر مصطفی چمران به میان آمد و از آن روزهایی که جبههها وضعیت خوبی نداشتند و ایشان در مقر جنگهای نامنظم در اهواز در کاخ استانداری سابق خوزستان عدهای را جمع کرده و در محور سوسنگرد و حمیدیه و... راه را بر پیشروی دشمن بعثی بسته بود.
وقتی صحبت به جناب آقای اسماعیل نویدی که از دوستان کارمند صدا و سیمای مرکز اهواز در آغاز جنگ بود، رسید، خاطره زیبایی از دکتر چمران بیان کرد و گفت: آقای چمران حدود ده روز قبل از شهادتش برای مصاحبهای به رادیو تلویزیون اهواز آمده بود. چون صدا و سیمای اهواز در آن زمان استودیوی ضبط برنامه تلویزیونی نداشت و باید استودیوی رادیو را با یک دوربین پرتابل برای این کار آماده میکردیم که این کار به زمان نیاز داشت، بر و بچهها فرصت را غنیمت شمرده و دور دکتر چمران را گرفتند و با توجه به اینکه در آن روزها بحث زیادی درباره جریان امل و حزبالله لبنان ـ که تازه تشکیلات آن داشت پا میگرفت ـ در جریان بود، از آقای چمران که به دلیل سابقه همکاری و فعالیت خود در لبنان، از امل طرفداری میکرد، سؤالات زیادی که جنبه انتقادی داشت، کردند.
در بین بچهها، آقای نوری مطیعی که از قضا در جلسه ما حاضر بود، تندتر از بقیه با مرحوم چمران بحث کرد و حتی در ادامه بحث نسبت به امل و رهبر آن قدری توهینآمیز صحبت نمود. تا کار به اینجا رسید آقای چمران با تندی به او که یک جوان 19 ساله بود گفت، من با شما بحثی ندارم و آقای مطیعی هم ساکت شد.
پس از این برخورد آقای چمران به استودیو داخل شد. مصاحبه او حدود 50 دقیقه طول کشید. پس از مصاحبه که از استودیو بیرون آمد، پرسید آن آقای قدکوتاه سبزهای که قبل از مصاحبه با من بحث میکرد کجاست؟ ماهم فوری آقای مطیعی را صدا کردیم. آقای چمران به مجرد دیدن او با ملاطفت خاصی با او دست داد و در حرکتی غیر قابل پیشبینی خم شد و دست او را بوسید. این حرکت چنان با سرعت انجام شد که فرصت عکسالعمل را از آقای مطیعی گرفت و او وقتی به خود آمد و دستش را پس کشید که کار از کار گذشته بود. آقای چمران به او گفت: من از شما عذر میخواهم که در صحبتم با شما قدری تند شدم. شما مرا ببخشید و به دل نگیرید.
جداً خوشا به حال بهشت زهرا که همچون نگینی تابناک پیکر خونین او را در بر گرفته است.
دکتر غلامعلی رجایی
منبع سایت بازتاب
ما مست می جام ولاییم همه
شبگرد حسین و کربلاییم همه
با قافله سالار زمان خامنه ای
تا صبح ظهور همنواییم همه
اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مرتضی شادلو در سال 1338 درخانواده ای کشاورز ،در روستای محمد آباد از توابع شهرستان گرمسار دیده به جهان گشود.دوران تحصیلات ابتدایی را درزادگاهش روستای محمد آباد پشت سر گذاشت. با توجه به اینکه درآمد خانواده آن شهید بزرگواراز راه کشاورزی بود ،در کنار تحصیل از هیچ فعالیتی در این خصوص فرو گذار نبود ،به طوری که خیلی از کشاورزان منطقه زمانی که می خواستند فرزندشان را تشویق به فعالیت و کشاورزی نما یند ،مرتضی را مثا ل می زدند. وی بعد از این که دوران ابتدایی تحصیل اش را با موفقیت سپری کرد ،به دلیل نبود امکانات لازم برای تحصیل در روستای محمدآباد ، در روستای (فند) تحصیل ا ش را ادامه داد و مقطع راهنمایی را در این روستا به پایان رسانید. در دوره ی متوسطه با توجه به علاقه شهید به کارهای فنی او وارد هنرستان فنی شدودر این مقطع نیز با موفقیت تحصیلات خودرا به پایان رساند.مرتضی از سال های ابتدایی ورود به هنرستان و همزمان با شکل گیری گسترده فعالیت ها علیه رژیم، با ورود به تجمعات انقلا بی نقش مؤثری در حرکت های انقلابی شهر گرمسار حتی شهر های اطراف داشت . ادامه مطلب... بانک اطلاعات شهدای عملیات بیتالمقدس(آزادسازی خرمشهر)در شهر مقاومت و ایثار،خرمشهر ایجاد میشود. برای تشکیل آرشیوی از حماسهسازان عملیات غرورآفرین بیتالمقدس این بانک تشکیل خواهد شد و اسامی و عکس شهیدان سرافرازی که از تاریخ دهم اردیبهشت سال 1361 تا سوم خرداد 1361 در این عملیات به شرف شهادت نائل آمدهاند در این بانک اطلاعاتی گردآوری میشوند. به گزارش ایسنا، نادر دریابان، مدیر مرکز فرهنگی دفاعمقدس خرمشهر از آغاز آزمایشی این طرح در استان مازندران و در شهرستان قائمشهر خبر داد و افزود: در این طرح از کمک دانشجویان کاروانهای راهیان نور استفاده خواهد شد.
وی اظهار داشت:خانوادههای شهدای عملیات بیتالمقدس در سراسر کشور نیز میتوانند عکس و مشخصات و زندگینامه و وصیتنامه شهیدان سرافراز خود را به این مرکز به آدرس خرمشهر-بلوار ساحلی-مرکز فرهنگی دفاع مقدس ارسال و یا برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارههای 06324225147 و 06324225116 تماس بگیرند. دریابان گفت: همچنین این مرکز آماده است خاطرات و عکسهای شهیدان و جانبازان عملیات بیتالمقدس را دریافت وهمه ساله در مناسبتهای سوم خرداد، هفته دفاع مقدس و حضور کاروانهای راهیان نوردر معرض دید عمومی قرار دهد. وی افزود: طرحی نیز برای جمعآوری اسامی و عکسهای حماسهسازان مقاومت خرمشهر در دست تهیه است که بزودی جزییات آن اعلام خواهد شد. دریابان از دانشجویان و بسیجیان علاقهمند نیز دعوت کرد در این ارتباط مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر را یاری دهند
نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( دوشنبه 86/5/15 :: ساعت 7:45 عصر ) گروهک منافقین در پی حملات عراق به خاک میهن اسلامی و عقبنشینیهای موقت رزمندگان اسلام، با تصور اینکه پذیرش قطعنامه 598 ناشی از جدایی ملت و دولت است، به خیال واهی، فرصت را غنیمت شمرده و سعی در رسیدن به اهداف پلید خود نمود.
منافقین با جمعآوری دیگر ضد انقلابیون سرخورده، از کشورهای مختلف اروپایی، نیرویی به استعداد تقریبی 15 هزار نفر فراهم کرده و با بهرهگیری از جنگافزارهای اهدایی صدام و دیگر اربابان خود، حمله خود را از غرب کشور به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند. نیروی هوایی عراق با حمایت مقدماتی، آنها را برای ورود به عمق خاک ایران و در نهایت، فتح تهران، ترغیب میکند. با این اتحاد شوم، قسمتهایی از اراضی میهن اسلامی مورد تجاوز قرار میگیرد. ملت سلحشور و مسلمان ایران، پس از اطلاع از تجاوز منافقین به میهن اسلامی، به خروش آمده و به جبهههای جنگ اعزام میشوند. سرانجام عملیات مرصاد در پنجم مرداد ماه 1367، با رمز مبارک یا علی(ع) و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلامآباد و کرند غرب در استان کرمانشاه، آغاز گردید. منافقین خلق، خوشحال از پیروزیهای مقدماتی و در یک اقدام عجولانه، راهی باختران (کرمانشاه) شده و به خیال باطل خود، قصد حرکت به سمت تهران و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را نمودند. رادیو منافقین، با ارسال پیام به مردم باختران، از آنها میخواهد که زمینه را برای ورود ارتش به اصطلاح آزادیبخش مهیا سازند و آماده جذب در گردانها و لشکرها باشند. از آن طرف رزمندگان اسلام در 34 کیلومتری باختران، ناگهان راه را بر ستونهای منافقین میبندند و واحدهای زرهی رزمندگان، در یک اقدام متهورانه، تعداد زیادی از ادوات سنگین زرهی منافقین را هدف قرار داده و به آتش میکشند. جاده باختران - اسلامآباد در همان لحظات اولیه، انباشته از ادوات سوخته شده میشود و عکسالعمل سریع رزمندگان، منافقین را به فراری مفتضحانه وادار میسازد. این عملیات در روز بعد نیز با حمله هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با سرکوبی شدید منافقان ادامه یافت و دشمن را دچار شکست سخت و سنگینی نمود. بدین ترتیب، منافقان شکست خورده، در این تجاوز نابخردانه، متحمل تلفات و خسارات عظیمی شدند که بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپارهانداز 80 میلیمتری، 150 قبضه خمپارهانداز 60 میلیمتری و 30 قبضه توپ 106 میلیمتری منهدم شد. علاوه بر آن دهها دستگاه تانک، نفربر، خودرو و نیز صدها قبضه سلاح سبک و نیز مقادیری تجهیزات پیشرفته الکترونیکی و مخابراتی به غنیمت نیروهای اسلامی درآمد. در این عملیات، 4800 نفر از منافقان نیز کشته و زخمی شدند. نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( جمعه 86/5/5 :: ساعت 9:9 صبح ) پیر ما گفت شهادت هنر مردان است عقل نامرد در این دایره سرگردان است پیر ما گفت که مردان الهی مردند که به دنبال رفیق ازلی می گردند .................... شهدا رفتند و ما مانده ایم نمی دانم ما که لیاقت حضور در جبهه ها و زندگی در کنار آنها را نداشتیم آی کسانی که دم از شهدا می زنید مرد باشید و بر سر عهد و پیمان خود بمانید تا نکند پشیمان و سرافکنده و روسیاه در محضرشان شویم . نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( سه شنبه 86/4/19 :: ساعت 8:56 عصر ) تولد و کودکی به سال 1332 ه.ش در خانوادهای مومن و مذهبی در یکی از محلات جنوب شهر تهران به دنیا آمد. دوران تحصیل ابتدایی خود را در دبستان اسلامی «مصطفوی» به پایان برد. ضمن تحصیل، به پدرش که در بازار به شغل شیرینی فروشی اشتغال داشت، کمک میکرد. احمد در همان سال های نوجوانی با شرکت فعال در هیات های مذهبی و کلاس های قرآن در مساجد جنوب شهر، از ظلم و جنایات رژیم منحوس پهلوی آگاه شد و با سن و سال کمی که داشت قدم به میدان مبارزه با طاغوت گذاشت. پس از پایان دوره ابتدایی، در هنرستان صنعتی، شبانه به تحصیل ادامه داد و در سال 1351 موفق به اخذ دیپلم گردید. سپس به خدمت سربازی اعزام شد و در شیراز دوره تخصصی تانک را گذراند و پس از آن، به سرپل ذهاب اعزام شد. فعالیت سیاسی – مذهبی
او در دوران سربازی، فردی مذهبی و مومن بود و در بحث ها، مخالفت خود را با رژیم ستمشاهی بیان میکرد. پس از اتمام خدمت سربازی، در یک شرکت تاسیساتی خصوصی استخدام شد و بعد از چند ماه، به خرمآباد منتقل گردید و به فعالیت های سیاسی- تبلیغی خود ادامه داد. تا اینکه پس از مدت ها تعقیب و گریز، در سال 1354 توسط اکیپی از کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک دستگیر و روانه زندان شد و مدت پنج ماه را در زندان مخوف فلکالافلاک خرمآباد در سلولی انفرادی گذراند. به روایت همرزمانش، با وجود تحمل شکنجههای جسمی و روحی فراوان، حسرت شنیدن یک آخ را هم بر دل سیاه مزدوران ساواک گذاشت، تا اینکه او را به بند عمومی منتقل کردند و حدود نه ماه را نیز در آنجا گذراند و با بالاگرفتن موج انقلاب اسلامی از زندان آزاد گردید و به آغوش ملت بازگشت. پس از آزادی، در شروع قیام های خونین قم و تبریز در سال 1356، نقش رابط و هماهنگ کننده تظاهرات را در محلات جنوبی تهران عهدهدار شد و رابطهای تنگاتنگ با حرکت های مکتبی محافل دانشجویی و روحانیت مبارز تهران داشت. با شدت یافتن روند نهضت اسلامی و رویارویی مردم با مزدوران طاغوت، بارها تا پای شهادت پیش رفت و در روزهای 21 و 22 بهمن ماه 1357 تلاش و ایثار چشمگیری از خود نشان داد. با پیروزی معجزه آسای انقلاب اسلامی، مسئولیت تشکیل کمیته انقلاب اسلامی محل خویش را عهده دار شد. پس از شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این ارگان پیوست و دوشادوش سایر همرزمانش با حداقل امکانات موجود به سازماندهی نیروها همت گماشت.ادامه مطلب... نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 2:53 عصر ) افتخارم نام زهرا(س) گفتن است نام او بردن مناجات من است شاه بیت هر سرودم نام اوست ذکر قامت تا سجودم نام اوست نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( سه شنبه 86/4/12 :: ساعت 2:47 عصر ) خبر اسید پاشی ،سوءقصد و یا تعرض به یک دختر جوان در شهرسمنان قویا نماز شب برادر داخل قبر شهیدحسن باقری دلتنگی سردار اسماعیل احمدی مقدم یا مقلّب القلوب والابصار سردار سرتیپ پاسدار شهید حسن شاطری چه تعداد ایرانی عضو فیس بوک هستند؟ پنج فیلترشکن صد درصد تضمینی! شهید حاج احمد کاظمی حیف که تهران دو کوهه ی قشنگی نیست! معلم بزرگ اخلاق تهران رفت [عناوین آرشیوشده] >> بازدید امروز: 70 >> بازدید دیروز: 119 >> مجموع بازدیدها: 408082
» درباره من
خادم الشهدا
امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با یک جنگ عظیمى مواجه است، لیکن جنگ نرم - که دیدم همین تعبیر «جنگ نرم» توى صحبتهاى شما جوانها هست و الحمدللَّه به این نکات توجه دارید؛ این خیلى براى ما مایهى خوشحالى است - خوب، حالا در جنگ نرم، چه کسانى باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکرىاند. یعنى شما افسران جوانِ جبههى مقابلهى با جنگ نرمید. اینى که چه کار باید بکنید، چه جورى باید عمل کنید، چه جورى باید تبیین کنید، اینها چیزهائى نیست که من بیایم فهرست کنم، بگویم آقا این عمل را انجام بدهید، این عمل را انجام ندهید؛ اینها کارهائى است که خود شماها باید در مجامع اصلىتان، فکرىتان، در اتاقهاى فکرتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید؛ لیکن هدف مشخص است: هدف، دفاع از نظام اسلامى و جمهورى اسلامى است در مقابلهى با یک حرکت همهجانبهى متکى به زور و تزویر و پول و امکانات عظیم پیشرفتهى علمىِ رسانهاى. باید با این جریان شیطانىِ خطرناک مقابله شود. » پیوندهای روزانه افسر جوان جنگ نرم [152] اولین یادوراه شهدا عاشورایی [55] مشاوره ازدواج [484] سایت خبری تابناک [213] فاوا نیوز [197] سایت فرهنگ انقلاب اسلامی [295] محبان الزهرا [365] ذاکرین [389] سایت رهبری [483] سایت صبح [244] رجا نیوز [372] سبکبالان [682] دفاع مقدس [1046] سایت ناجا [332] [آرشیو(14)] » فهرست موضوعی یادداشت ها شهادت[128] . شهید علیرضا مولایی . عید . فاطمیه . قم . مادر . نوروز . نیروی انتظامی . ولایت . یاس . کرببلا . آقا . احساس . ایت الله . ایران . بسیجی . بهجت . خمینی . ریگی . سید احمد . شاخص . » آرشیو مطالب یادیاران آذر 89 دی 89 بهمن 89 اسفند 89 فروردین 90 خرداد 90 اردیبهشت 90 مهر 91 » لوگوی وبلاگ » لینک دوستان برادران شهید هاشمی WOET fazestan گرمساری غمکده ی چاه علی(ع) » صفحات اختصاصی » لوگوی لینک دوستان » وضعیت من در یاهو یــــاهـو » موسیقی وبلاگ » طراح قالب |