با همای عشق علی
ساقه های نیلوفری بر پایه های عرش بالا رفته اند و سریر ولایت را به عطر وجودی خود آرسته اند تا تو بیایی و بر مخده پوشیده از راز فتی تکیه نمایی!
درون کعبه چه غوغایی است امروز ... ملائک بال در بال همه نهاده اند و گستره آسمانها را پوشانیده اند و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل حلقه خانه کعبه شدند تا پر به نور وجود تو بسایند! ... و امروز روزی است برای میکائیل که به دو زانوی ادب سر برابر تو فرود می آورد و رزق خلایق را از تو اذن می گیرد!... دمادم فرشتگان از عرش ندا سر می دهند که ...ایها الناس ولد فی الکعبه و فی الله عز و جل ... و طنین نام هلهله شادی ملائک است امروز اقاقی ها طلسم « بسم » خود را فاش می کنند و جان های افلاکی عاشقانه به سوی نام تو می آیند. گیسوان سیاه شب به یمن وجود تو گل خنده های نقره ای را در میان آبشار آسمانی اش تقسیم می کند و مهتاب بر همگان فخر می فروشد که امشب نور تو زینت بخش روی سپیدش خواهد بود!آسمانیان همه از شراب عشق تو نوشیده اند ولب از جام وصال تو تر کرده اند و اینک زمینیان را فرصتی است تا در چشمه جوشان معرفت تو تن بشیویند و به نور وجودی تو رخ برگشایند... و تو که معشوق خدایی و محمد صل الله علیه و آله؛ امروز در خانه خدا؛ خانه عشق؛ خانه شوریدگی و وصال پای بر عرصه خاکی نهاده ای و هاتفی از غیبت تو را «علی» نامید که به حقیقت تو معشوق خدایی...!
تو آمده ای تا پیاله حیات عاشقان از نگاه تو لبریز شود. تو آمده ای تا آدم و حوا بهشت گمشده خویش را بیابند و شیاطین بساط فریبکاری از جهان برچینند...! و با آمدن تو کنگره کاخ ستمگران فرو خواهد ریخت و چشمان جباران تاریخ از درخشندگی نور تو بر درخت وجودشان خواهد خشکید که از نور محمدی و محمد از نور تو ...!
تو آمده ای تا محرم جان شیعیانت باشی تا آنها با تو راز دل بگویند و امروز این کبوتران سبکبال؛ این فرزندان امام، در حیاتی که حضور تو را درک نکرده اند و در حیاتی که در کویر بی معرفتی نا اهلان گرفتار آمده اند و از طبیب دردهایشان جدا افتاده اند پروانه وار گرد شمع وجود فردی از تبار تو می گردند... او همنام توست و از تبار و خاندان تو! ... و عشق در غیاب تو و فرزند مهدی در حضور«سید علی» رنگی دگر گرفته است و ما منتظرا ن وصال روی دوست به دست نیایش بر آستان کوی دوست برداشته ایم تا شاهد روزی باشیم که دستان سید مان را در دستهای تو ببینیم و در زیر بیرق یوسف زهرا (عج) « انشاالله تعالی».برگرفته از سایت ابوالفضل
عشق یعنی عشق ناب فاطمه ؟
آری عشق ناب فاطمه؟؟؟؟با خود اندیشیدید که عشق ناب فاطمه که بود؟!
ولایت ....پس بیایید با هم عهد ببندیم که ماهم امیر المومنین زمانمان را تنها و بی یاور نگذاریم
تو چه میدانی سقوط پاوه را
باکری را باقری را کاوه را
توچه میدانی مریوان چیست هان ؟
تو چه میدانی که چمران چیست هان ؟
31 خرداد سالروز شهادت شهید چمران گرامی باد
دلم گفت که باید که همت کنی
ز همت برایم حکایت کنی
زهمت که شوری دگر داشته است
در آتش حضوری دگر داشته است
زهمت که تا با خدا عهد بست
همه عهد های دگر را شکست
زهمت که در آسمان خانهداشت
حریمی پراز بال و ژروانه داشت
زهمت که در لحظه های دعا
دلی داشت سرشار یاد خدا
سری پر ز شور و دلی پر شکیب
زبانی پر از راز (امن یجیب)
خدایا مرا همتی کن عطا
که با چشم همت بجویم تو را
در این عرصه همت سرایی کنم
که یادی از آن کربلایی کنم
بده همتی ،همتم آرزوست
که همت همان چشم آبروست
بده همتی ، تا شوم بیشتر
در این مثنوی همت اندیش تر
17 سال از فراق و دوری امام میگذرد
و در این سال ها سکاندار انقلاب سید علی بود و هست و انشاءالله خواهد بود
شیخ سلیمان بلخی حنفی از کتاب فرائد السمطین نقل می کند : رسول خدا فرمود : خلفاء و اوصیای من و حجت های خدا بر مردم پس از من داوزده نفرند: اوا آنها علی و آخرشان فرزندم مهدی است و عیسی بن مریم نازل می شود و پشت سر مهدی نماز می خواند و زمین به نور پروردگار روشن می شود و سلطه و حکومت مهدی بع مشرق و مغرب میرسد .....
یا بن الحسن جمعه ای دیگر آمد و تو نیامدی
مولای من کی شود آیی از پس پرده غیبت و جهان را پر از عدل و داد کنی
و این جان ناقابل ما فدای قدمهای شما گردد
خدایا ظهور آقامان را نزدیک بگردان
با سلام خدمت تمامی دوستان
وفات بی بی دو عالم کریمه اهل بیت حضرت معصومه را به تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می نمایم
جای همه شما خالی رفته بودیم پابوس حسین خرازی و احمد کاظمی انشاءالله عکس هاش رو هم میزارم تا ببینید
مطلب زیر بر گرفته از سایت اباالفضل است با هم بخوانیم :
اینجا قم است یا مدینه!
می دانستم فصل خوشبختی کنار کبوتران شهر طولانی نیست؛ آن گاه که درهوای آشنای مهربانی ات بال می زدند و از کرامت دستان تو آب و دانه
می ستاندند
آه بانوی مهربان! هفده طلوع شهر میهمان آفتاب معصومانه نگاه فاطمی ات بود.
هفده روز شهر درهوای رقیق رحمت و کرامتتان نفس کشید و جان گرفت.
هفده روز تمام کوچه ها و درخت ها در فوران محبت بی دریغ ـ زیر سایبان امن و آسمانی حضورش آسودند.
هفده روز سلام شهر را با لهجه فرشتگان پاسخ گفتی...
از جاده های طولانی غربت آمده بودی. مسیر عبورتان هنوز از رویش یاس های سپید معطر است.
به جستجوی نگاه مهربان برادر آمده بودید که دست تقدیر ستاره دنباله دار و روشن حضورتان را به آسمان دور افتاده و مجهول قم کشاند.
نمی دانم اینجا قم است یا مدینه! مدینه ای به پا کرده ای در قم.
بیت النور، ادامه ی بیت الاخزان یاس غریب علی است.
بانو! صدایم کن دلم را از ازدحام هیاهوی دلبستگی ها برهان.