اگر می خواهی خودت باشی به شهید فکر کن ؟شهیدی که آزادیت را مدیون او هستی ؟!

من کجا و با شهیدان زندگی ؟؟؟؟؟؟؟؟

خدا جان جامانده ایم قافله رفت وا مانده ایم

یابن الحسن  اقا جمعه ای دیگر آمد و ما چشم انتظاریم تا بیایی

بیا که زندگی ام بی تو افتخار ندارد

جهان به مثل تو سالار تک سوار ندارد

زپشت پرده غیب در آ . ابا صالح

شناسنامه من بی تو اعتبار ندارد

اللهم عجل لولیک الفرج

بسیجی واژه پر مغز و زیباست

بسیجی بهترین تعبیر دنیاست

بسیجی سینه اش سینای درد است

بسیجی مرد میدان نبرد است

5 اذر ماه سالروز تشکیل ارتش بیت میلیونی مبارکباد ........

مهدی روح من است

 خاطره سردار محسن رضایی از شهید مهدی باکری که انشا الله اگر عمری باشه در دو سه پست براتون میزارم یا علی :

در سپاه حرف زیاد از مهدی می زدند. من یک چیزهایی از بچه های ارومیه شنیده بودم. در تهران شایعه کرده بودند«اینها با امام نیستند» بخصوص مهدی را می گفتند. متهمش می کردند که مشکلاتی دارد و افکارش درست نیست. آن موقع من مسئول اطلاعات سپاه بودم و این چیزها را فقط می شنیدم. بعد که تحقیق کردم دیدم انگیزه های محلی باعث این حرفها شده. که معمولاً تنگ نظری بود. این افراد نمی توانستند تفکیک کاملی از جریانات داشته باشند و ناچار برخودشان با مردم و جوانان برخوری دور از واقعیت بود. مثلاً نمی توانستند درک کنند که مهدی و حمید آنقدر ظرفیت دارند که می توانند در دانشگاه با گروه ههای منحرف تماس داشته باشند و از آنها هم تأثیر نگیرند. مهدی اصلاً نظرش این بود که برود روی آنها تأثیر بگذارد، آن هم فقط بخاطر اعتماد به نفسی که به خودش و نظرش داشت، کما اینکه تأثیری هم روی عده ا ی گذاشت. برایش مسأله ای نبود که کسی مسأله دار است با او تماس بگیرد. احساس مسئولیت می کرد. پیش خودش احساس نیاز می کرد که حتماً آن طرف به او نیاز دارد که با او تماس گرفته. می رفت با برخورد منطقی خودش او را تحت تأثیر قرار می داد. دیگران نمی توانستند ظرفیت مهدی را درک کنند. لذا با خودشان مقایسه اش می کردند. آمیزه ای از حسادت و جهالت دست به دست هم می داد تا برای مهدی مشکل درست شود.
گاهی جو آنقدر مسموم می شد که حتی به نزدیکان او  متوسل می شدند.
یادم هست می خواستم برای مهدی حکم فرماندهی برنم.

ادامه خاطره را حتما بخوان همسنگر ...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( شنبه 86/9/3 :: ساعت 6:11 صبح )

میلاد با سعادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت سلطان خراسان بر تمامی

شیعیان جهان مبارکباد . ...

آشنای غریبان مولا علی موسی الرضا .....

چه باشم چه نباشم

بهار در راه است

بهار همنفس ذوالفقار در راه است

کدام جمعه ؟ ندانستم !

ولی پیداست که آن ودیعه

پروردگار در راه است ......

کدام جمعه خواهی آمد ای منجی بشریت ای منتقم خون مادر مهدی عزیز زهرا بیا که جهان در انتظار عدل و عدالت تو ای مولای مهربون هست

آیا این لیاقت را پیدا می کنیم که خاک قدم های تو را سرمه چشمان گناهکارمان کنیم تا بتوانیم جمال دلربای تو را ببینیم یا حجت الله آیا شود عنایتی هم به ما کنی ما که جامانده از قافله سرخ یاوران حسین هستیم و با تمام آلودگی به این دنیای وانفسا چسبیدیم آقا جون خودت کمکان کن تا آزاد شویم آقا هر جمعه منتظرت هستیم که بیایی آقا آقا :

ما معتقدیم عشق سر خواهد زد

بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد

سوگند به هر چهارده آیه نور

سوگند به زخم های سزشار غرور

آخر شب سرد ما سحر می گردد

مهدی به میان شیعه بر می گردد ...

اللهم عجل لولیک الفرج

برای دیدن ادامه عکس ها کلیک کن

ادامه عکسها ...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( پنج شنبه 86/8/17 :: ساعت 8:53 عصر )

شهیدان را شهادت افتخار است

شهادت گلشن زیبای یار است

شهادت مظهر اسم جمال است

شهادت شهد شیرین وصال است

شهادت رمز و راز جاودانی است

شهادت در حقیقت آسمانی است

شهادت لن ترانی را هویداست

شهادت سر موسی سر عیس است

شهادت یک کلام بی بدیل است

شهادت عشق را تنها دلیل است

به ویژه آن شهیدانی که گمنا م

شدند آوازه ی میخانه و جام ادامه شعر را بخوان ...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( چهارشنبه 86/7/25 :: ساعت 2:41 عصر )