خلاصه ای نا تمام از زنده یاد ابو الفضل سپهر
به نام خداوند بسیجیان از صدر اسلام تا کنون و به نام اول بسیجی عالم امیر المومنین علی (ع) در روزی که فرزندش سهم عسلش را از بیت المال به دلیل نیاز زودتر گزفته بود . برخود لرزید و فرمود .. ((عزیزم اگر شب گذشته که تو سهم خود را از بیت المال گرفتی تا صبح در این شهر کسی سر گرسنه بر زمسن گذاشته باشد . علی جواب خدایش را چه خواهد داد ؟ )) و به نام آن بسجی که تن به شمشیر داد ولی ذلت را نپذیرفت و به نام آن بسیجی که روزی خواهد آمد و عالم را از بند تبعیض و بردگی و جهالت نجلت خواهد داد و به نام آن پیر بسیجی خمینی کبیر که رهبر جهان اسلام بود و 15 سال در تبعید در خانه ای زیست و در گرمای تابستان و قتی خواستند پنکه ای برای او مهیا کنند تا بدن نحیفش از گرمای تابستان شهر نجف در امکان بماند می گوید :"چون دیگران از این وسیله بی بهره اند لازم نیست برای من پنکه بیاورید و به نام آن مدیر منطقه بسیجی که تلفن همگانی و اتوبوس را به موبایل و ماسین بیت المال ترجیح داد.و به نام آن بسیجی که فرمانده لشگر بود اما هنگامی که همسرش از او مبلغ 5000 ریال پول دستی می خواهد از یکی از دوستانش قرض می گیرد تا جلوی همسرش شرمنده نگردد . و به نام آن ابر مرد بسیجی که با مدرک دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه آمریکا قید زندگی مادی را در آمریکا زد و راهی لبنان و. ایران گشت . تا در جنگ عروس شهادت را در آغوش بکشد . و ........................
مرا سودای زینب در به در کرد
نصیبم جر عه ای خون جگر کرد
زفرط تشنگی بی تاب گشتم
عطش دیدم . ز خجلت آب گشتم
چه ها گویم زمشک تیر خورده؟
ز دست سا قی شمشیر خورده
به خاک افتاده مشک از دست ساقی
دو عالم پر شد از بوی اقاقی
مشامم پر شد از داغ شهیدان
که می گردم بیابان در بیابان
یا علی ---------------------------التماس دعا