امیر سرتیپ خلبان علیمحمد نادری، یکی از نوادر بر جای مانده از دفاع مقدس است؛ او خلبان آخرین جنگندهای بود که پیکر مطهر سرتیپ خلبان شهید عباس بابایی را به طور شگفتآوری در ظهر قربان بر پایگاه دوم شکاری تبریز بر زمین نشاند.
به گزارش خبرنگار «بازتاب» در نخستین روزهای تهاجم گسترده ارتش عراق به جلگه زرخیز خوزستان، او و همرزمانش در پایگاه شکاری دزفول، نخستین سلحشورانی بودند که پیش از استقرار نیروهای زمینی، سپاه و نیروی مردمی، با حمله گسترده به نیروهای زرهی و همچنین انهدام پلها، معابر، پایگاهها، پادگانها و نیروهای پشتیبانی ارتش بعثی، مانع از حرکت گسترده و شتابان آنان شدند.
انجام نزدیک به 150 مأموریت جنگی با جنگندههای «F-14» و «F-5» و تصدی مسئولیت آموزش و یکنواختی گردانهای شکاری پایگاه هوایی دزفول، فرماندهی گردان شکاری پایگاه دوم، همکاری با شهیدان بابایی، اردستانی، ستاری در تشکیل قرارگاه رعد، مقاومت عملیات پایگاه پنجم، جانشین فرماندهی پایگاههای چهارم و دوم و فرماندهی پایگاه دوم شکاری، تنها بخشی از کارنامه درخشان وی در هشت سال دفاع مقدس است.
او که همچنان پس از 35 سال خدمت صادقانه در نیروی هوایی ارتش و تصدی مسئولیتهای جانشینی معاونت عملیات ـ فرماندهی آماد و پشتیبانی، جانشینی هماهنگکننده نیروی هوایی و مدیرعاملی سازمان صنایع هوایی ایران، عاشقانه تجارب گرانقدر خویش را در اختیار فرماندهان عالیرتبه قرار میدهد، خاطرات نابی از رزمهای هوایی، به ویژه از نبردها در عملیات کربلای 5 و تفکرهای بومی فرماندهان دارد.
وی در اینباره میگوید: عملیات پیروزمندانه «کربلای 5» در نوع خود، عملیات منحصر به فرد نظامی است، و هرچند تاکنون از زوایای کلاسیک و غیرکلاسیک، تجزیه و تحلیل شده است، از دیدگاه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، کمتر به آن دقت شده است.
در حالی که فرماندهان و متخصصان نیروی زمینی با نگرش خاص خود این عملیات را تجزیه و تحلیل و بعضا نقد میکنند، از نگاه «قرارگاه رعد» ـ قرارگاه عملیات هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ـ این عملیات از جهات گوناگون بسیار مؤثر بود که علاوه بر دستاوردهای سیاسی و نظامی، باعث انهدام بسیار گسترده نیروهای زرهی عراق شد.
سازماندهی سریع نیروهای عملیاتی به فاصله پانزده روز پس از عملیات «کربلای 4» با تفکر بومی فرماندهان در قرارگاه خاتمالانبیا و در حالی که دشمن گمان میکرد نیروهای ایرانی دستکم تا چند ماه آمادگی عملیات نخواهند داشت، با اجرای دقیق اصل غافلگیری در یکی از دشوارترین مناطق جنگی، شوک بسیار سنگینی را بر دشمن وارد ساخت.
در این عملیاتف هرچند ما در جبهه کوچکی در شرق بصره با دشمن درگیر شدیم، انسجام و یکپارچگی همه نیروها، اعم از نیروهای بسیج و سپاه، نیروی زمینی و دریایی ارتش و همچنین حضور گسترده و بسیار مؤثر نیروی هوایی، توانست تجهیزات زرهی و نیروهای عراقی را در بالاترین حد ممکن منهدم کند.
جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی با بیش از سیصد سورتی پرواز و استفاده از بمبهای سنگین، آنچنان جهنمی برای دشمن ساختند که تا پیش از این حتی به خواب هم ندیده بودند.
دشمن که در این منطقه ماهها پیش از عملیات «کربلای 4» با الهام از طرحهای اسرائیلی، اقدام به ایجاد خاکریزهای مثلثی و ایجاد استحکامات بسیار گسترده در آنها کرده بود، گمان نمیکرد این خاکریزها به گورستان نیروها و تجهیزات آنان بدل شود، اما بار دیگر حضور نیروهای بسیار معتقد در زمین و پشتیبانی هوایی معادله جنگ را به نفع جمهوری اسلامی ایران عوض کرد.
خلاصه آن که این بار نیز استراتژی نظامی شهیدان بابایی، ستاری و اردستانی در ایجاد تفکر بومی، تغییر تاکتیکهای پروازی، رویکرد به خودکفایی به ثمر نشست و در این عملیات به رغم استفاده از تاکتیک پرواز در ارتفاع سطح ـ که در این ارتفاع انواع آتش اعم از گلولههای توپ، تانک، خمپاره، سلاحهای نیمهسنگین و سبک و انواع ترکش وجود دارد ـ حتی یک گلوله یا ترکش به جنگندههای ما اصابت نکرد!
این استراتژی پیشتر در عملیات «والفجر 8» نیز بسیار مؤثر واقع شده بود و انهدام نزدیک به چهل فروند هواپیماهای پیشرفته دشمن و ایجاد روشهای نوین، موجب برتری هوایی، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بر نیروی هوایی بسیار مجهز عراق شده بود.
وی در پایان گفت: «پیروزی عزتمند» در عملیات «کربلای 5» ناشی از عوامل متعددی بود، اما به طور کل، حضور نیروی مؤمن و معتقد در خطوط اول جبهه، یکپارچگی میان نیروی زمینی ارتش با سپاه و بسیج و عملیات و پوشش گسترده هوایی و انهدام زرهی ارتش عراق، مهمترین این عوامل است.