جستجو كن سبوي باده را
شستشويي كن بي مي سجاده را
اي مسلمان زاده بعد از هر اذان
ركعتي تنها عن الفحشا بخوان
(( محمد رضا آقاسي ))
ما و مرتضي :
..هنوز براي شهادت دير نيست ......... دل را بايد صاف كرد
خانم مريم اميني همسر شهيد آويني مي گويد :
از آن لحظه كه خبر شهادت مرتضي را به من دادند حوالي ظهر روز جمعه بيستم فروردين ماه سال 1372 بود كه به من گفتند ((مرتضي زخمي شده)) فردا صبح بچه ها را با آرامش بيدار كردم و مدرسه فرستادم . مثل اين بود كه اصلا چنين حرفي به گوشم نخورده بود. بچه ها كه رفتند پدر و مادرم آرام آرام سر حرف راباز كردند و من با خبر شدم كه ديگر مرتضي را ندارم..!! ولي نمي دانم چه حالتي بود؟ اين اتفاق را در اين ساعت از طبيعت خيلي روحاني مي ديدم. جايي كه در آن بودم انگار زير و رو شد. گويي در دنيايي ديگر بودم.چيزهايي كه در اطرافم بود و به صورت عيني مي ديدم. محمو و ناپايدار مي شد و انگار وجود خارجي نداشت . هيچ چيز نبود ولي مرتضي بود...................
اللهم الرزقنا توفيق الشهاده في سبيلك