محمد ابراهیم همت در12 فروردین 1334 در شهرضا متولد شد.
ابراهیم پیش از پیروزی انقلاب از جوانان فعال زادگاهش در مبارزات ضد رژیم پهلوی به شمار می رفت.پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، مدتی را در جهاد سازندگی گذراند و سپس به جمع پاسداران انقلاب اسلامی پیوسته و عازم کردستان شد.
در کردستان ، مدتی مسئولیت واحد فرهنگی و روابط عمومی سپاه پاوه را بر عهده گرفت و سپس فرماندهی سپاه پاوه به او واگذار شد. در همین ایام روابط نزدیکی با فرماندهی سپاه مریوان ، حاج احمد متوسلیان برقرار نمود و دوستی عمیقی میان آنان شکل گرفت. از این پس ، حاج همت به جمع مریدان حاج احمد متوسلیان پیوست و در تاسیس لشکر 27 محمد رسول الله(ص) دوشادوش حاج احمد شرکت نمود.
پس از عملیات بیت المقدس ، حاج همت به همراه قوای محمد رسول الله(ص) به سوریه و لبنان عزیمت نمود اما با ربوده شده حاج احمد متوسلیان ، حاج همت به فرمان حضرت امام ، قوای محمد رسول الله(ص) را به ایران بازگرداند و در عملیات رمضان حاضر شد.
حاج محمد ابراهیم همت ، دومین فرمانده لشکر محمد رسول الله(ص) سرانجام در 24 اسفند 1362 در عملیات خیبر شربت شهادت نوشید.
پیکر پاک حاج همت در زادگاهش «شهرضا» به خاک سپرده شد.
در پی دیدار رهبر انقلاب از خانوده شهید مصطفی احمدی روشن، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای گزارشی حاشیهای از این دیدار منتشر کرده است.
سرم را تکیه داده بودم به شیشهی ماشینی که از لابهلای اتومبیلهای توی خیابان به سرعت میرفت تا به موقع برسیم خانهی مصطفی؛ به موقع یعنی زودتر از رهبر انقلاب.
مصطفی سر جمع 7 ماه و 7 روز بزرگتر از من بود و پسرش هم تقریباً همسن دخترم. فکر کردم به اینکه اگر اتفاقی – مثلاً تصادف- برایم پیش بیاید حال خانوادهام چطور خواهد شد؛ پدر، مادر، همسر، دخترم، برادرها و بقیه. از روی محبت، هیچ دلم نخواست که تصورشان بکنم؛ ولی چند دقیقهی بعد قرار بود برسم به خانهی جوانی همریش و همسنوسال خودم که اتفاقی برایش افتاده و حال خانوادهاش را تصویر کنم. خانوادهای که دیگر او را نخواهند دید.
ماشین در ترافیک سنگین از بیت رهبری در انتهای فلسطین آمده بود تا اول پاسداران و در خیابان گل نبی و ترافیکش – همانجا که ماشین مصطفی را منفجر کردند- سر از شیشهی ماشین برداشتم. فکر کردم اگر به لطف رانندگی! رانندهمان همین الان نمیریم بالاخره گریزی هم از تقدیر همیشگی و همگانی حضرت حق نداریم. یک لحظه فکر اینکه آدمی مثل مصطفی چقدر میتواند خوشبخت و خوشعاقبت باشد، از جا پراندم. این ماجرا زاویهی دید صحیح میخواهد. از این زاویه همهاش شور است و حماسه. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( یکشنبه 90/11/2 :: ساعت 1:38 عصر )
وقتی سرداری در گمنامی شهید بشود، سخن گفتن از او سخت خواهد بود و شاید بهترین کسانی که میتوانند در مورد او صحبت کنند، دوستان و همرزمان بسیار نزدیکش باشند.
سردار شهید حاج حسن تهرانیمقدم، یکی از همانهایی است که دوستانش، اولین ویژگی او را در "گمنامی" و "اخلاص" خلاصه می کنند و همین گمنامی است که موجب میشود تا برای شناخت بیشتر او سراغ یکی از نزدیکترینهایش برویم.
سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران که بیش از سه دهه از نزدیکترین دوستان سردار طهرانیمقدم بود، در گفتوگویی به برخی خاطرات و خصوصیات همرزم شهیدش می پردازد که امید است در آستانه چهلمین روز شهادت این سردار سرافراز سپاه اسلام، مقبول دوستداران راه شهدا بیفتد.
سردار حاجی زاده در ابتدای این گفتگو به این نکته اشاره می کند که دوست دارد همچون ایام دفاع مقدس، همرزم شهیدش را با نام کوچک صدا کند چرا که این نشانه ای از آن روزهاست که هیچ لقب و عنوانی جز اسم کوچک در میان رزمندگان رایج نبود.
متن کامل این گفتگو یه شرح زیر است.
تنها خواص سپاه او را می شناختند
روحیه حسن اینطور بود که خودش می خواست گمنام باشد و همین، کار دوستانش را سخت می کرد. البته ما شهدای زیادی داشتیم که مردم آنها را می شناختند و دوستان و نزدیکان آنها، فقط قدری اطلاعات بیشتر از آنها می دادند اما حسن از اول دوست داشت گمنام باشد و این گمنامی هم به گونه ای بود که غیر از خواص سپاه، کسی او را نمی شناخت.
ما در سی سالی که با حسن بودیم، چیزهای زیادی از او یاد گرفتیم و اولین موضوع که برای ما از همان سالهای اول جنگ، مشهود بود اینست که هر کار او تنها برای رضای خدا بود و دیگران را هم به این کار توصیه می کرد.
اینکه می گویم "هر کاری" یعنی حتی ورزش کردن، غذاخوردن و دعا کردنش هم تنها برای رضای خدا بود و این را در عمل نشان می داد. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( سه شنبه 90/9/29 :: ساعت 8:20 عصر )
دهم شهریورماه سالروز شهادت سردار بزرگ سپاه اسلام، شهید محمود کاوه است.
به این مناسبت مروری می کنیم بر زندگی، فعالیتها و چگونگی شهادت شهید کاوه، به این امید که رهرو راهش باشم و یاریگر ما در روز جزا باشد.
تولد و کودکی
سال 1340 هجری شمسی در مشهد مقدس متولد شد. پدرش که از کسبه متعهد به شمار میآمد، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علما و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیتالله العظمی خامنهای، شهید هاشمینژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت. وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قائل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت میبرد و از این راه فرزندش را با مکتب اهل بیت (ع) و تعالیم انسانساز اسلام آشنا میکرد.
آقا لوله تنفس داشتند و نمیتوانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمیکند. اولین چیزی که با دست چپ نوشتند، دو سؤال بود.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، ابتدای پیروزی انقلاب یکی از مشکلات جدی نظام جمهوری اسلامی موضوع منافقینی بود که برای رسیدن به اهدافشان دست به هر کاری می زدند و از کشته شدن زنان و کودکان و بی گناهان هیچ ترسی نداشتند. سال 60 سالی بود که آنها با عملیات های تروریستی پی در پی سعی در براندازی نظام داشتند. یکی از این عملیات ها ترور مقام معظم رهبری در 6 تیر 60 بود که الحمدالله با شکست منافقین رو به رو شد.
"این مطلب مهم را که کرارا عرض کردهام، تکرار میکنم که ملت عزیز مجاهد بویژه سلحشوران رزمنده مجاهد فی سبیل الله توجه داشته باشند که غرور از پیروزیها آفت بزرگی است که شیطان باطنی در بندگان خدا به وجود میآورد تا آنان را از راه حق منحرف کند، و..."
آنچه در بالا آمد بخشی از پیام امام خمینی (ره) به مناسبت ?? بهمن سال ???? بود، یعنی هشت ماه پس از آزادسازی خرمشهر. حال که ?? سال از این پیروزی بزرگ میگذرد، فرصت مناسبی است تا از خود بپرسیم چرا امام فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد؟
شاید خواندن سطور برای جوانان این دوره قابل هضم نباشد، اما این یک حقیقت است و آن اینکه جوانان دیروز، وقتی برای دفاع از کیان ملت و کشور اسلحه به دست گرفته و در خطوط نبرد حاضر شدند، هیچگاه به پیروزی در عملیاتی نیاندیشیدند. آنان یک جمله را همواره با خود تکرار میکردند و آن اینکه ما مامور به انجام تکلیف هستیم نه حصول نتیجه. و صد البته که این تفکر با هیچ یکی از معیارهای مادی و عقلی قابل سنجش نیست. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( شنبه 90/2/31 :: ساعت 3:6 عصر )
حاج حسین الله کرم در جلسه هفتگی شورای هماهنگی حزب الله در مقایسه عملکرد دولت دهم با دولتهای گذشته اظهار داشت:
این مقایسه در دوشکل زیر قابل تصور است :
1. برآیند عملکرد دولت دهم بدون در نظر گرفتن مؤلفه ی انحرافات جریان نفوذی از عملکرد دولت-های آقایان هاشمی و خاتمی بهتر است . چراکه دیدگاه سرمایه داری دولت آقای هاشمی در نهایت یک دولت سکولارمحور را در پی آورد که با روح عدالتخواهی وظلم ستیزی اسلام و قانون اساسی در تضاد و تعارض قرار می گرفت.دیدگاه توسعه سیاسی دولت آقای خاتمی نیز با تداوم همان سیاست اقتصادی سرمایه داری به سوی ساختارشکنی و تجدیدنظرطلبی در مبانی اندیشه دینی و فرهنگ انقلابی شلتاق میکرد.
2. برآیند عملکرد دولت دهم با درنظر گرفتن تأثیرات مؤلفه انحرافات جریان نفوذی مانند همان عملکرد دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی می باشد.گرچه سرانجام دیدگاه ترکیبی دولت های حزب کارگزاران وحزب مشارکت و گروه های همسو عملاً منجر به شکل گیری فتنه سیاسی پس از انتخابات خردادماه سال1388 گردید،اما جریان نفوذی و منحرف با در دست گرفتن مدیریت فرهنگ و امنیت به باز تولید فتنه در قالب جدیدی که می توان آنرا فتنه دینی نامید،پرداخت.
دراین میان برخی معتقد به عدم امکان تفکیک مؤلفه ی جریان انحرافی و نفوذی از بدنه ی اصلی دولت هستند.
الله کرم در ادامه به تجزیه و تحلیل حالات محتمل عملکرد آتی دولت پرداخت.وی اظهار داشت اگر بپذیریم رفتار هر گروه سیاسی را می توان در سه مدل عملگرا(مدل پیگیر منافع فردی و جمعی)،واقع گرا (مدل پیگیر منافع گروهی وملّی) و توهم گرا(مدل پیگیر منافع فردی و گروهی ذیل شبه آرمانی)تحلیل نمود؛از اینرو درپیش فرض اول با مؤلفه مدل عملگرا از سوی بدنه ی اصلی دولت دهم روبرو هستیم،درحالیکه جریان انحرافی و نفوذی با مؤلفه ی مدل توهم گرا به حفظ قدرت و کسب آراء به هر شیوه ی ممکن عمل خواهد نمود؛باستان گرایی متأثر از استخوانهای پوسیده ی فرهنگ منحط ستم شاهی ، طرح به اصطلاح مکتب ایرانی،بحث دوستی با مردم اسرائیل،حمله ناجوانمردانه و مضحک و غیرشرعی به مدیریت انبیاء و امثالهم در مدل توهم گرا قابل اشاره و دقت است. از اینرو اگر تفکیک میان جریان انحرافی و بدنه ی اصلی دولت را قائل باشیم ،امکان بازتولید افتخارات دولت نهم در دولت دهم وجود خواهد داشت.
الله کرم اظهار داشت در پیش فرض ب که بدنه ی اصلی دولت تحت تأثیر جریان انحرافی قرارگیرد شاهد حاکمیت و غلبه ی مدل توهم گرا خواهیم بود.دراین صورت رویگردانی فزاینده مردم از جریان انحرافی و افول اقبال مردمی از بدنه ی اصلی دولت خودرانشان خواهد داد .
وی در آخر اذعان داشت بی تردید جریان های حزب اللهی به عنوان نمادحرکت های خودجوش مردمی و با تأسی از ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) با تمام توان به دفاع ازآرمان های انقلابی و قانون اساسی خواهند پرداخت.
21/02/1390
آیتالله سید محمد باقر فالی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در خرمشهر اظهار داشت: مرحوم آیت الله آقا سید محمد کاظم قزوینی از منبریها و نویسندگان مهم حوزه علمیه کربلای معلی بودند. ایشان فرزند مرحوم آیتالله العظمی آقا سید ابراهیم قزوینی هستند که در سن کودکی پدرشان را از دست داده و یتیم شده و در دامان مرحوم عمویشان آیت الله سید صادق قزوینی ـ پدر آیت آلله سید مرتضی قزوینی که هم اکنون امام جماعت حرم امام حسین (ع) هستند ـ پرورش یافتند.
وی خاطرنشان کرد: آن مرحوم در کنار خدمت به منبر اهل بیت (ع)، کتابهای متعددی تالیف کردهاند که از جمله آن " الامام علی من المهد الی اللحد "، "فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد "، "الامام جواد من المهد الی اللحد "، "الامام هادی من المهد الی اللحد "، "الامام العسکری من المهد الی اللحد "و همچنین "الامام المهدی من المهد الی الظهور " است.
آیت الله فالی در ادامه با یادآوری اینکه "این عالم ربانی با توجه به دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان حنجره، 17 سال پیش در شهر مقدس قم دار فانی را وداع گفتند تصریح کرد: هفده سال پیش پس از تشییع عظیم و پرشور، پیکر پاک و مطهر آیت الله سید محمدکاظم قزوینی در حسینیه کربلاییهای مقیم قم در محراب حسینیه دقیقاً زیر منبری که سالهای سال عرض ارادت به اهل بیت میکردند به خاک سپرده شد.
وی ادامه داد: روی سینه آن مرحوم کتاب «فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد؛ فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت»را قرار داده بودند. این کتاب به زبانهای مختلفی از جمله زبان فارسی ترجمه شده است. هم اکنون پس از 17 سال در پی توسعه حرم حضرت فاطمه معصومه (س) از خانواده ایشان میخواهند که حسینیه مذکور با توجه به همجواری با حرم مطهر تخریب شود، قبر ایشان نبش شد و مشاهده شد بدنشان تازه، کفن دست نخورده و سالم و کتاب فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت کماکان بر روی سینه مبارک شان قرار دارد. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خادم الشهدا ( چهارشنبه 90/2/21 :: ساعت 11:32 صبح )